باربد عابدیباربد عابدی، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

رییس کل محله باغ

کیان

خاله مرضیه هفته گذشته یه نی نی نازنازی واسه ما بدنیا اوردش.پسر مهربون منم همش میره و دستای کوچولوی کیان بوس میکنه وبهش میگه کیان دوست منه میخوام بغلش کنم ببرمش بالا تو اتاقم تا با اسباب بازیهام بازی کنه. تازه قراره سوار موشک بکنتش بفرستتش فضا.الهی من قربون اون دل مهربونت بشم که اینهمه احساساتت پاک و زیباست.خیلی دوستت دارم
28 مرداد 1392

واسه پسرم

هنوز کوچیکی نمیدونی که وجودت داخل زندگیمون چقدر با ارزشه عزیزم . تو با اومدنت تمام راههای تاریکمون و نور دادی روشن .وجودت باعث امید و زندگی شده عشقم .بعد از 8 سال اومدی اونقدر شیرین و پر هیجان اومدی که دیگه از خدا هیچی نمیخوایم جز سلامتی و سربلندی تو دلبندم . اینجا بهت قول میدیم که واسه خوشبختی و خوشحالیت همه کاری کنیم که پیشت هیچ زمانی شرمنده نباشیم اخه تو یه هدیه از خدایی نازنینم . خیلی دوستت داریم
17 مرداد 1392

ترانه پایتخت

از عید امسال که سریال پایتخت 2 گذاشت پسر شیرین زبونم ترانه پایانیش شده ورد زبونش. اسم خودشو گذاشته نقی هر کامیونی هم که میبینه میگه مال نقیه و ترانشو میخونه : آخ دلم پی دلته                                                      جومه نالنجی                        ...
17 مرداد 1392

سلام به همه بچه های ایران

سلام به بچه های ایران نی نی کوچولوهای عزیز حالتون که خوبه همه شما را دوست دارم.تمام باربدهای ایران به خط شید که می خواهیم دنیا را منفجر کنیم.من حالا خیلی بزرگ شدم گل پسری شدم .
8 مرداد 1392

بازی خطاناک

اخه پسرم تو چرا این کارای خطرناک انجام میدی از دست این کارات دیوونه میشما. میگی بهم:دالم بازی میکنم مامان مایم. دیشب واسه دومین بار میز توالت و انداخت رو خودش.هرچی وسایل ارایشی رو میز بوده برداشتم که دست نزنه نره رو میز ولی فایده نداره.دیشب یک لحظه ازش غافل شدیم که صدا گریشو شنیدیم اومدیم تا میز انداخته خودش هم رفته وسط اون دوتا میز خدا بهمون رحم کرد. این فقط یکی از این کارای خطرناکیه که میکنه
21 آذر 1391

باربد عزیز بزرگ شده=شیطون ناز شده

سلام به همگی باربد ما بزرگ شده و حرفهای قشنگ قشنگ می زنه.شعر میخونه و یه پسر باادب وخوب است به همه سلام میکنه وماشاالله زرنگ وبا هوش هستش.خدایا از تو تشکر میکنیم به خاطر این نعمت بزرگ که به ما دادی.تازه پسرم نماز هم می خونه.
1 آذر 1391